
سوار ماشین بودیم که یک مرتبه شنیدیم، بچهها داد زدند: وایسا وایسا جلوتر نیا..! ایستادیم. یک بمب کار گذاشته بودند.شب فقط حاجی یک کلام گفت: عجب امروز دو سه بار میخواستیم شهید بشیم، نشدیم.
سوار ماشین بودیم که یک مرتبه شنیدیم، بچهها داد زدند: وایسا وایسا جلوتر نیا..! ایستادیم. یک بمب کار گذاشته بودند.شب فقط حاجی یک کلام گفت: عجب امروز دو سه بار میخواستیم شهید بشیم، نشدیم.